بنا بر آنچه گفته شد،وفاداری به نام و نشان تجاری، نوعی احساس تعلق روانی و تمایل به ادامه ی رابطه با شرکت و همچنین ایجاد تعهد مستمر در مشتری است. در دوران کنونی بنگاه های اقتصادی به دنبال کسب وفاداری مشتریان به نام و نشان تجاری می باشند. چرا کهمشتریان وفادار محصولات بیشتری میخرند،حساسیت کمتری به قیمت دارند ،توجه کمتری به پیامهای تبلیغاتی رقبا میکنند و ارائه ی خدمات برای مشتریان موجود که با هدایا و فرآیندهای شرکت آشنا هستند ارزان است. همچنین وفاداران به برند،نکات مثبت شرکت را به سایر مشتریان ارجاع و نشر میکنندکه چنین روندی ،برای سازمان های کسب و کار،منافع بلندمدت برای بنگاه های اقتصادی و موفقیت تجاری را به همراه خواهد داشت.
ارزش ویژه ی نام و نشان تجاری یکی از دارایی هایی است که هم ارزش شرکت را حفظ می کند و هم وفاداری مشتریان را به دنبال خواهد داشت. در این شرایط چنانچه بتوانیم از اعتبار نام تجاری به بهترین شکل بهره ببریم، می توانیم وفاداری مشتریان را که تعیین کننده ی سود در طولانی مدت است برای خود جلب نماییم.
ایجاد وفاداری به برند، مستم سرمایهگذاری در برنامههای بازاریابی به خصوص مشتریان بالقوه و فعلی میباشد. این فعالیتهای بازاریابی می تواند بر طرز فکر مشتریان تأثیر بگذارد و منجر به نتایج مختلفی شود.چرا که تمام حوزههای مختلف تماس مشتریان با برند، فرصتی را برای ایجاد نگرش مطلوب و افزایش وفاداری به برند مهیا می نمایند. بدین ترتیب، ناحیه ی اصلی ارتباط با مشتریان ،برخورد فروشنده میباشد. از آنجایی که یک فروشنده تنها شخصی است که با مشتری ارتباط برقرار میکند، میتواند نقش اصلی برای تجربه ی مشتریان و ارزیابی از برند ایفا نماید.لذا یکی از راههای تقویت جذب مشتری از طریق ایجاد یک رابطه ی صمیمانه، مناسب و قوی بین فروشندگان و خریداران میباشد.
در این رابطه رضایتمندی، پاسخ کامل مشتری به برند است که در نهایت به خرید مجدد محصول میانجامد. براساس تعریف اندرسون ،رضایتمندی میتواند به عنوان میزان تناسب بین محصول انتخاب شده و مقصود مورد انتظار در نظر گرفته شود. رضایتمندی مشتری معمولاً به عنوان معیار ارزیابی از کیفیت یا ارزش درک شده ی توقعات و میزان تناسب یا عدم تناسب و یا اختلاف بین کیفیت واقعی و مورد انتظار در نظر گرفته میشود. در نتیجه میتوان گفت که رضایتمندی ،نتیجه ی یک فرآیند پردازش اطلاعات پیچیده میباشد که اساساً شامل یک مقایسه ی واقعی یا مورد انتظار از ادراک مشتری از یک محصول یا خدمت یا میزان تناسب با مقصود مورد انتظار میباشد. لذا ،رضایت از اعتبار مارک تجاری موجب التزام به وفاداری، تشدید میل انتخاب و توصیه ی گفتاری (دهان به دهان)می شود.
بنابراین، همانطوری که بیان شد ،متغییرهای زیادی در وفاداری مشتری به مارک تجاری نقش دارند.از جمله کیفیت، ارزش ویژه ی برند، آگاهی از برند، انجام تعهدات ، نام ونشان تجاری و.
اما به نظر می رسد ، متغیر دیگری نیز می تواند در این میان نقش داشته باشد که آن مجموعه ای از وابسته ها است .یعنی وابسته ها مبنایی را برای تصمیم خرید و وفاداری ایجاد می کنند. پردازش/ بازیابی اطلاعات و تمایز، ایجاد نگرش و احساس مثبت ، می تواند وابسته های قوی برای گسترش دامنه ی نام تجاری باشد.
در نتیجه به دست آوردن و حفظ وفاداری برند یک چالش اصلی در افزایش بازارهای رقابتی است.امروزه،وفاداری برند مزایای متعددی مانند ایجاد موانع برای رقبا،ایجاد درآمد و فروش بیشتر،کاهش هزینه های جذب مشتری و جلوگیری از حساسیت مشتریان به تلاش های بازاریابی رقبا ایجاد می کند.وفاداری به برند مستم سرمایه گذاری در برنامه های بازاریابی به خصوص مشتریان بالقوه و فعلی می باشد.لذا چنانچه بتوانیم نام تجاری خوبی طراحی کنیم و به تعهداتی که در ضمن نام تجاری مدعی آن ها می شویم پایبند باشیم و رضایت مشتریان را از عملکرد خود جلب کنیم می توانیم وفاداری آن ها را نسبت به تولیدات خود تضمین کنیم که این امر یعنی رابطه ی طولانی مدت مشتریان با موسسه که باعث سودآوری طولانی مدت برای موسسه می گردد.
درباره این سایت